هلق کندی و کمکی داغی
مطالب، اخبار و تصاویر از روستا و مطالب جالب و خواندنی
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید. از تمامی کسانی که دوست دارند در هرچه بهتر و غنی تر کردن وبلاگ روستایمان همکاری کنند، می توانند با دریافت نام کاربری و رمز عبور مطالب و تصاویر خود را به نام خودشان در وبلاگ قرار دهند.
نويسندگان
چهار شنبه 10 ارديبهشت 1393برچسب:, :: 13:15 :: نويسنده : محمد مقصودی

KÜSMƏ MƏNDƏN

Kusmə məndən gozəl mələk, gozəli Allah yaradır,

Mənim kimi qullar üçün gozəlləri şah yaradır.

Məcnunları gecə-gündüz salır sonsuz səhralara,

Harda sevən Leyli varsa, orda bir dərgah yaradır!

 

Bircə gozəl yaradıbsa, bütün Cinə qurban olum,

Hansı dində olur-olsun, mən o dinə qurban olum,

Yaradanın eşq adlanan hikmətinə qurban olum,

Yeri-göyü sevmək üçün insanda tamah yaradır!

 

Bakı hara, Pekin hara, könlüm onu yada salır,

Günahkaram, günahlarım ruhuma qan-qada salır,

Qadir Allah sevənləri diri gözlü oda salır,

Yazıq bəndə sevə-sevə gundə bir günah yaradır!

VƏTƏN
Vətəndə qürbəti heç düşünmədim,
Qürbətə düşdüyüm an "Vətən!" - dedi.
Qəlbim an kimi elə sızladı,
Bağrımın başında şan "Vətən!", - dedi.

Allahı, vallahı söz olan dilim,
Yurdun hər sözünə göz olan dilim,
Ağrımın içində köz olan dilim,
Axşam harayladı, dan "Vətən!", - dedi.

Nədir bu sözdəki ilahi qüdrət?
Dizlərə taqətdi, qollara qüvvət.
Elə ki birləşdi həsrətlə qüdrət,
Ürək parçalandı, can "Vətən!", - dedi.

یک شنبه 22 دی 1392برچسب:, :: 15:41 :: نويسنده : محمد مقصودی

پولتان را از این بانک‌ها بیرون بکشید

"۲۰ درصد سود علی‌الحساب... هزاران میلیارد جایزه...هرجا سخن از اعتماد است... در مدت ۵ سال پول خود را ۲.۵ برابر کنید... کار‌تهای هدیه با جوایز بی‌شمار... اینترنت بانک در خدمت شما... موبایل بانک خدمتی جدید..." اینها بخشی از تبلیغات بانک‌ها و موسسات مالی و اعتباری است تا سرمایه‌ شما را جذب کند و پول هنگفتی را نصیب خودشان کنند.

به گزارش مشرق به نقل از تبیان، بانک‌ها از همان زمان تاسیس سودده بوده‌اند و ساز و کار آنها به گونه‌ای است که در ۹۹ درصد مقاطع سود می‌کنند و حتی در زمان ورشکستگی صاحبان بانک ضرر نمی‌کنند بلکه این سپرده‌گذاران هستند که باید جور بی‌تدبیری آنها را بکشند.

چند روزی است که بانک مرکزی در اطلاعیه‌های گوناگون به سپرده‌گذاران هشدار می‌دهد که پول خود را فقط در بانک‌ها و موسسات مالی و اعتباری‌ای که مجوز دارند سرمایه‌گذاری کنند و گول تبلیغات بانک‌ها و موسسات مالی و اعتباری فاق مجوز را نخورند. در جدول زیر اسامی بانک‌ها و موسسات مالی و اعتباری که می‌توان سرمایه‌گذاری کرد را می‌خوانید:

بانک‌هایی که از بانک مرکزی مجوز دارند

 

نام بانک

نوع بانک

سپه

بانك تجاری دولتی

ملی ایران

بانك تجاری دولتی

شرکت دولتی پست بانک

بانك تجاری دولتی

مسكن

بانك تخصصی دولتی

كشاورزی

بانك تخصصی دولتی

صنعت و معدن

بانك تخصصی دولتی

توسعه صادرات ایران

بانك تخصصی دولتی

توسعه تعاون

بانك تخصصی دولتی

پاسارگاد

بانک غیر دولتی

سرمایه

بانک غیر دولتی

سینا

بانک غیر دولتی

اقتصاد نوین

بانک غیر دولتی

پارسیان

بانک غیر دولتی

کارآفرین

بانک غیر دولتی

سامان

بانک غیر دولتی

تجارت

بانک غیر دولتی

رفاه کارگران

بانک غیر دولتی

صادرات ایران

بانک غیر دولتی

شهر

بانک غیر دولتی

دی

بانک غیر دولتی

انصار

بانک غیر دولتی

ملت

بانک غیر دولتی

حکمت ایرانیان

بانک غیر دولتی

گردشگری

بانک غیر دولتی

ایران زمین

بانک غیر دولتی

قوامین

بانک غیر دولتی

خاورمیانه

بانک غیر دولتی

قرض‌الحسنه مهر ایران

بانک‌ قرض‌الحسنه

رسالت

بانک قرض‌الحسنه

توسعه

موسسه مالی‌ و اعتباری


طبق اطلاعیه‌های بانک مرکزی فقط بانک‌ها و موسساتی که نام آنها در بالا آمده دارای مجوز هستند و مردم در هر جا غیر از این بانک‌ها و موسسات سرمایه‌گذاری کنند عواقب سرمایه‌گذاری‌شان دیگر در دست بانک مرکزی نیست و سرمایه‌گذاران در صورت پلمپ شدن یا تعطیل شدن موسسات و بانک‌های غیر مجاز باید برای به دست آوردن پولشان دوندگی کنند و به مراجع قضایی رجوع کنند. طبق جدول بالا فقط موسسه مالی و اعتباری توسعه مجوز موسسه مالی و اعتباری دارد و بقیه موسسات که در سطح شهر فراوان هم هستند مجوز ندارند.

این بانک‌ها غیر مجاز هستند

بانک مرکزی برای چندمین بار هشدار داد که ساماندهی موسسات مالی و اعتباری را با شدت پیگیری می کند و در حال حاضر با همکاری مسئولان کشوری، مقامات امنیتی، دادستانی و قوه قضائیه هماهنگی بیشتری برای افزایش نظارت ها انجام شده است و بانک مرکزی از این پس مسئولیتی در قبال سپرده گذاری در موسسات غیرمجاز ندارد.

حمید تهرانفر، معاون نظارتی بانک مرکزی چندی پیش از ارائه ۵۰ درخواست جدید برای تاسیس بانک خصوصی خبر داد گفت: "در آینده هیچ موسسه پولی در کشور نباید بدون مجوز فعالیت کند و این موضوع تصمیم مقامات کشور است و از آن حتی یک قدم هم عقب نشینی نخواهیم کرد، در مورد نحوه برخودر با موسسات متخلف گفت: بانک مرکزی با صلابت و با پیش آگهی به این موسسات اخطار می دهد و در آینده اگر مشکلی هم ایجاد شود هیچ کمکی نمی کند. به سپرده گذاران بانکی هشدار می‌دهیم که اگر موسسه غیر مجازی را برای سپرده گذاری انتخاب و وجوه خود را نزد آنها قرار دهند، مسئولیت کار با خود آنها است و قطعا بانک مرکزی کمکی به آنها نخواهد کرد؛ زیرا در گذشته که بانک مرکزی برای کمک به موسسات وارد عمل می شد، شاید آن زمان این توجیه بود که هنوز مردم مطلع نیستند و به حد کفایت اطلاع‌رسانی نشده است، ولی هم‌اکنون دیگر شرایط تغییر کرده است. این اخطارها از گذشته تا به امروز بوده و از ارگان‌های مختلف کشوری هم این اخطارها داده شده و به همین دلیل حجت تمام است و مسئولیت با خود مردم است."

در لیست جدید بانک مرکزی نام بانک‌ها و موسسات مالی و اعتباری زیر دیده نمی‌شود در حالی‌که همه این موسسات در سطح کشور شعبه‌های فراوانی دارد و همین امر موجب شده که مردم سرگردان شوند:

بانک‌ها و موسسات مالی فاقد مجاز

 

نام

نوع

مهر اقتصاد ایران

بانک

آینده

بانک

ثامن الحجج (ثامن)

موسسه مالی و اعتباری

عسکریه

موسسه مالی و اعتباری

کوثر

موسسه مالی و اعتباری

آرمان

موسسه مالی و اعتباری

نور

موسسه مالی و اعتباری

فرشتگان

موسسه مالی و اعتباری

میزان

موسسه مالی و اعتباری

فاضل

موسسه مالی و اعتباری



در جدول بالا که نام موسسات مالی و اعتباری بدون مجوز آمده نام دو بانک مهر اقتصاد و آینده دیده می‌شود که تا چند ماه پیش مجوز داشتند و مشخص نیست چرا مسوولان بانک مرکزی نام این دوبانک را حذف کرده است. حتی بانک مرکزی این دو بانک را به عنوان موسسه مالی و اعتباری هم قبول ندارد. خیلی‌ها در این بانک‌ها و همچنین در موسسات مالی و اعتباری مانند ثامن‌الحجج، کوثر و فرشتگان سپرده دارند و این اطلاعیه‌های بانک مرکزی موجب شده مردم دچار تردید شوند چراکه اگر این موسسات و بانک‌ها غیر مجاز هستند چرا هیچ‌کس با ادامه فعالیت آنها مخالفت نمی‌کند و مراجع انتظامی چرا آنها را پلمب نمی‌کند؟ این سوال اساسی آنهایی است که در این موسسات سرمایه‌گذاری کرده‌اند و حتی از آنها تسهیلات دریافت کرده‌اند. به هر حال این بار هشدار بانک مرکزی بسیار جدی بوده و آنهایی که دنبال دردسر نیستند در حال خارج‌کردن پول از این بانک‌ها و موسسات مالی و اعتباری هستند. تصمیم شما چیست؟ آیا به هشدار بانک مرکزی توجه می‌کنید یا به بی‌تفاوتی کارمندان بانک‌های غیرمجاز؟

 

چهار شنبه 1 آبان 1392برچسب:, :: 11:50 :: نويسنده : محمد مقصودی

حقیقتی کوچک از نگرش صحیح

حقیقتی کوچک برای آنانی که می خواهند زندگی خود را صد در صد بسازند

اگر
A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z
برابر باشد با (از راست به چپ)
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26

آیا برای خوشبختی و موفقیت تنها تلاش سخت كافیست؟
تلاش سخت Hard work
H+A+R+D+W+O+R+K
8+1+18+4+23+15+18+11= 98%

آیا دانش صد در صد ما را به موفقیت می رساند؟
دانش  Knowledge
K+N+O+W+L+E+D+G+E
11+14+15+23+12+5+4+7+5= 96%

عشق چگونه ؟
عشق Love
L+O+V+E
12+15+22+5= 54%

خیلی از ما فکر می کردیم که اینها مهمترین باشند، مگه نه ؟!
پس چه چیز 100 % را می سازد ؟؟؟

پول ؟
پول Money
M+O+N+E+Y
13+15+14+5+25= 72%

نه
اینها كافی نیستند، پس برای رسیدن به اوج چه باید كرد؟!
.
.
.
نگرش Attitude
A+T+T+I+T+U+D+E
1+20+20+9+20+21+4+5= 100%


آری !
اگر نگرشمان را به زندگی، گروه و کارمان عوض کنیم
زندگی 100% خواهد شد
نگرش، همه چیز را عوض می کند
نگاهت را تغییر بده و چشمهایت را دوباره بشوی
همه چیز عوض می شود.

 

منبع: پرشین استار

چهار شنبه 1 آبان 1392برچسب:, :: 11:40 :: نويسنده : محمد مقصودی
  • دختران 2 دسته اند : دسته اول آنهایی که زیبا هستند وفورا ازدواج میکنند  و دسته دیگر آنهایی که به دانشگاه میروند   (شاو)
  • زن از این متأثر نمیشود که به او توجه کنید، بلکه تأثر او از این است که به او توجه کنید و بعد از او دور شوید   (تواین)
  • با زنان همانطور که با کودکان سر و کار دارید رفتار کنید  ولی همانطور که با ملکه صحبت میکنید با او سخن بگویید   (وایلد)
  • کار زن افراط و تفریط است، اگه دوست بدارد از شدت محبت بی زار میشود و وای به حال زمانی که دشمنی پیدا کند  (ولتر)
  • از دستپخت زن تعریف کن تا در کنار اجاق خود را قربانی کند   ( دیل کارنگی)
  • ازدواج کار خوبی است، ولی بهتر است این کار را انجام ندهید  (سامبرست)
  • زن چون کراوات است، هم مرد را زیبا نگه میدارد هم حلقوم او را می فشارد   (ویکتور هوگو)
  • در زندگی یک مرد 2 روز ارزش دارد : روزی که با زنی آشنا میشود و روزی که او را به خاک می سپارد   (ویکتور هوگو)
  • هرگاه میخواهید از کسی انتقام بگیرید او را به ازدواج ترقیب کنید   (برنارد شاو)
  • راز از هر نوعی بر قلب زنان فشاری غیر قابل تحمل می آورد   (پوشکین)
  • مردها آنچه را که می شنوند از یک گوش وارد و از گوش دیگر خارج می سازند، اما زنان از 2گوش وارد و از دهان خارج می کنند   (برنارد شاو)
  • زن با نگاه خود آتش می افروزد و بیهوده می کوشد تا با اشک خود آنرا خاموش کند   (برنارد شاو)
  • گرانقیمتترین انگشتری های جهان، انگشتری نامزدی است، چون مرد پس از خرید آن تا آخر عمر قسط میدهد   (چگورا)
  • در برخورد با تازه عروس مردها به صورتش نگاه میکنند و خانمها به باسنش   (دیکنز)
  • زنها فقط 2روز می توانند مردها را خوشبخت کنند، روز عروسی و روز مرگ   (برنارد شاو)
  • زن، وقتی از یک حقیقت دفاع می کند منطقش بسیار ضعیف و قدرت اثباتش بی تأثیر است . ولی اگر همین زن بخواهد از یک دروغ دفاع کند آن وقت کسی را تاب مقاومت در برابر او نیست   (گالیله)
  • شوهری که بیش ازحد به پاکدامنی زن خود می بالد، احمقی است که بیش ازحد خود را فریب می دهد   (لاروشنوکو)
  • اشک، نیرومندترین ماده سیال روی زمین است   (داوینچی)
  • اگر زنی عصبانی شد، یقین کنید که یک کار انجام نشده دارد و چاره اش در این است که به عصبانیت تظاهر کند   (دیکنز)
  • برای زن فقط یک بدبختی و مصیبت وجود دارد و او این است که حس کند کسی اورا دوست ندارد   (چاپلین)
  • مردها را شجاعت به جلو میراند و زنها را حسادت  (برنارد شاو)
دو شنبه 22 مهر 1392برچسب:, :: 10:53 :: نويسنده : محمد مقصودی

ماه است نمی‌دانم خورشید، رخت یا نه،

بو آیریلیق اودونا نئجه جگریم یا نه؟

مردم ز فراق تو، مردم که همه دانند،

عشق اودو نهان اولماز، یانا دوشجک جانه،

سودای رخ لیلی، شد حاصل ما خیلی،

مجنون گیبی واویلی اولدوم یئنه دیوانه.

صد تیر زند دلدوز آن ترک کمان ابرو،

فتنه‌لی آلاگؤزلر چون اویخودان اویانه.

ای شاه شجاع ‌الدین، شمس الحق تبریزي،

رحمتدن اگر نولا بیر قطره بیزه دانه؟

 منبع: ترکی سرایان مکتب شمس و مولوی و اشعار ترکی مولوی، مقدمه، شرح و تصحیح: دکتر حسین محمدزاده صدیق، تبریز، نشر ندای شمس، ۱۳۸۹.

پنج شنبه 21 شهريور 1392برچسب:, :: 12:7 :: نويسنده : محمد مقصودی

QALARDIM

Dağlar mənə gəl-gəl desə urəkdən,

Gəlib, elə bu yerlərdə qalardım.

Təbiətlə sevincimi, dərdimi,

Bölüb, elə bu yerlərdə qalardım.

Nəfəsimdə yaşadardım ətrini,

Əzizlərdim cicəklərin xətrini.

Ömrün-günün qiymətini, qədrini

Bilib, elə bu yerlərdə qalardım.

Ne gozəldi bu dağların talası,

Mən getsəm də, könlüm burda qalası.

Sevsə məni bir zalımın balası,

Ölüb, elə bu yerlərdə qalardım.

GÖZƏLLƏR

Mən gəzən yerləri gündoğan bilə,

Hərdən mənə sarı baxa gozəllər.

Sərinlik gətirə yanan konlumə,

Ceşmətək suzulə, axa gozəllər.

Dünya gozəlləşir o gəzəndə şən,

Kədərindən yağır saçlarıma dən.

Nə qədər urəyə dağ cəkib, gorən?

Urəyi kağızdan yuxa gozəllər.

Bağbandı, yetirər bağçasında bar,

Yanağında cicək, sinəsində nar.

Bir kəlmə "hə" desə, dünya dağılar?

Yaman həvəskardı "yox"a gozəllər.

Qəlbində nə kədər, nə də ah ola,

Baxışı amansız bir silah ola.

Sinəm hədəf ola, nişangah ola,

Tuta kirpiyiylə oxa gozəllər.

Zəlimxan, ovsundu hər qız, hər gəlin,

Onsuz nə qiyməti govhərin, ləlin.

Elə əlləşəsən, çatmaya əlin,

Səni həsrətiylə sıxa gozəllər.

سه شنبه 27 فروردين 1392برچسب:, :: 14:48 :: نويسنده : محمد مقصودی


Gəl, gözüm işığı, gəl, gözüm nuru,
Dilim qabar oldu "göz" deyə-deyə.
Ruhum harayladı, könlüm çağırdı,
Öldürdün, darıxma, "döz" deyə-deyə.
Yoruldum, dizimi heydən elədim,
Vaxtımı hey axşam, hey dan elədim.
Ayağm altında meydan elədim,
Sinəmin üstündə "gəz" deyə-deyə.
Nədi sirr saxlamaq, sirr, mən bilirdim,
Gizli sevgiləri pir mən bilirdim,
Bir Allah bilirdi, bir mən bilirdim,
Dillərdə saz oldum, "söz" deyə-deyə.
Yerinə yetməyən bir dilək oldum,
Yol üstə saralan son çiçək oldum.
Kərəm yalan oldu, mən gerçək oldum,
Qaynar baxışlara "köz" deyə-deyə.

چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, :: 9:39 :: نويسنده : محمد مقصودی


BƏS NƏDİR


Arzularım, diləklərim sənə yüzdü, mənə min,
Yanaqların nəm görməsin sənin kimi sənəmin.
Yolçu sən ol, yol mən olum, keç üstündən sinəmin,
Uzaqlığın məndən ötrü hicran deyil, bəs nədir?!
Gözəlliyin gözlərimin qarasıdır, ağıdır,
Ürəyimdə məcnunluğun zilə qalxan çağıdır.
Dalğalar var, sahilləri döyür, didir, dağıdır
Varlığımda baş qaldıran tufan deyil, bəs nədir?!
Baxışınla baxışımı oxşa incə, sev incə,
Göz dəyməsin gözlərində güllər açan sevincə.
Belə vurğun baxmağını günah sayma bu gəncə,
Günəbaxan al Günəşə heyran deyil, bəs nədir?!
Əvəzimdə hər kim olsa, yaşamaqdan bezərdi,
Gözləməkdən duyğulanm köz-köz olub közərdi.
Daş olsaydı ömrü boyu həsrətinə dozərdi,
Əriməzmi bu Zəlimxan, insan deyil, bəs nədir?!

 

 

 

یک شنبه 11 فروردين 1392برچسب:, :: 16:34 :: نويسنده : محمد مقصودی



وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست

عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست



ناگهان- دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد

کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست



در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید

هی صدا در کوه،هی "من عاشقت هستم" شکست



بعد ِ تو آیینه های شعر سنگم میزنند

دل به هر آیینه،هر آیینه ایی بستم شکست



عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد

قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست



وقتی از چشم تو افتادم نمیدانم چه شد

پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست …

 

labkhand20@chmail.ir

پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, :: 11:16 :: نويسنده : محمد مقصودی

 

 

روستای هلق در دهستان دیزمار غربی بخش سیه رود شهرستان جلفا واقع است.در حال حاضر این روستا حدود 413 نفر جمعیت دارد.برخی ریش سفیدان روستای هلق از قول اجدادشان نقل می‌کنند که  آسياب خرابه در حدود 5 كيلومتري از جاده اصلي و سر راه روستاي الوان در پاي كوه كيامكي قرار گرفته است.گويند ابتدا مردم روستاي هلق در اطراف آسياب خرابه سكني داشتند .بعلل اجتماعي و يا امنيتي آن جا را تخليه و نزديك روستاي ايري و از آنجا به دامنه كوه كيامكي رفته اند. چون مساكن مردم هلق در آنجا تخريب شده بود آسياب خرابه سابقا به هلق خرابه گفته مي شد .ولي با گذشت زمانهاي متوالي و زياد ، هلق خرابه به خرابه ديرمان (آسياب خرابه )تغير نام يافت .در حال حاضر چندين دهه است كه به آنجا خرابه ديرمان (آسياب خرابه) اطلاق مي شود . مزارع اطراف متعلق به كشاورزان هلق مي باشد كه بعلت دوري از روستا مورد كشت و برداشت قرار نميگيرد.اما شواهد خلاف این امر را نشان می‌دهد.آسیاب خرابه در اراضی روستای منجن آباد که خالی از سکنه است، قرار دارد. استاد میرزا طاهر خوشنویس در سال 1306 هجری قمری ، 1267 هجری شمسی در قَراجه داغ در روستای  هلق در يك خانواده روحاني ، ‌پا به عرصه حيات نهاد.در سال 1309 به تبريز آمد. پدر وي همواره قرآن به همراه داشت. هر ماه يك قرآن ختم مي كرد و از فنون قرائت و تجويد نيز بهره اي داشت.در پنج سالگي كم كم سواد فارسي و قرآن را به فرزند ياد ميدهد.در هفت سالگي به مكتب رفته و در يادگيري صرف و نحو عربي و خط نسخ مي كوشد تا در اندك مدتي با مقدمات تحرير خط نسخ آشنا مي شود. چون استعداد سرشار به خوشنويسي در وجودش نهفته بود ،‌بدون تعليم و راهنمايي فقط به يمن ذوق و عشق مفرط به خوشنويسي آنقدر از خطوط شيواي استادان خط مشق مي نمايد تا به كيفيت و رموز و قواعد آن پي مي برد.در نه سالگي جزء‌سي ام قرآن را براي يكي از كتابفروشي ها مي نويسد و چاپ مي شود. در دوازده سالگي صرف و مير و تصريف و عوامل را مي نويسد آنها نيز چاپ مي شوند. كتاب بعدي استاد ميرزا طاهر خوشنويس در چهارده سالگي معالم (در اصول )‌بود. آن نيز به چاپ مي رسد و هنوز نسخه هاي آن موجود و مورد استفاده طلاب علوم ديني است. سپس به نوشتن قرآن مي پردازد . اولين قرآن را در سال 1321 هجري قمري شروع مي كند و چهار سال تمام كار نوشتن آن قرآن به طول مي كشد.

استاد خوشنويس در سن هفده سالگي شروع به تدريس مي نمايد و 35 سال به شغل شريف معلمي مي پردازد. استاد خوشنويس در عرض شصت و چهار سال فعاليت هنري به تحرير بيش از دويست جلد كتاب،‌رساله علمي ،‌اخلاقي و ديني از قبيل مكاسب، مفاتيح الجنان (شش جلد)، قرآن (بيست و پنج جلد)‌،‌منتهي الامال ، جامع المقدمات ،‌شرح جامي، كتاب رجال‌(پنج جلد)‌كفايت الاصول و ... موفق مي شود.استاد در سال 1334 شمسي تقاضاي بازنشستگي مي نمايد . آن موقع استاد قريب به هفتاد سال داشت. آخرين كتابي كه وي نوشته ،‌كتاب آسماني قرآن بود كه در سال 1353 هجري شمسي به پايان مي رساند .سرانجام ايشان پس از سپري نمودن قريب به نود سال عمر پربار خود در سال 1355 هجري شمسي به درود حيات نمود.شايان ذكر است مقبره استاد ميرزاطاهر خوشنويس در تاريخ 10/11/84 به محل مقبره الشعراي تبريز انتقال یافته و در کنار استاد شهریار به خاک سپرده شد.

منبع: دیزمار ارسباران - ارسال کننده رحیمی هلق

پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, :: 11:15 :: نويسنده : محمد مقصودی

کؤنلوم قوشو قاناد چالماز, سنسیز بیر آن, آذربایجان !

خوش گونلرین گئتمز مودام خیالیمدان آذربایجان !

سندن ئوزاق دوشسم ده من عشقین ایله یاشاییرام,

یارالانمیش قلبیم کیمی, قلبی ویران آذربایجان.

بوتون دونیا بیلیر سنین قودرتینله, دؤولتینله,

آباد اولوب, آزاد اولوب, مولکو-ایران, آذربایجان !

بیسوتونی-اینقیلابدا شیرین-وطن اوچون فرحاد,

کولونگ وورموش اوز باشینا زامان-زامان آذربایجان !
وطن عشقی مکتبینده جان وئرمیی اویرنمیشیک,
اوستادیمیز دئمیش هئچدیر وطنسیز جان, آذربایجان !
قورتارماکچون ذالیملارین الین‌دن ری شومشادینی,
اوز شومشادین باشدان-باشا اولوب آل قان, آذربایجان !
یارب, ندیر بیر بو قدر اورکلری قان ائتمیین ?
قولو باغلی قالاجاقدیر نه واختاجان آذربایجان ?!

ایگیدلرین ایران اوچون شهید اولموش, اوزینده,

درد آلمیسان, قم آلمیسان سن ایراندان, آذربایجان !

اوولادلارین نه واختادک ترکی-وطن اولاجاقدیر ?

ال-اله وئر, عصیان ائله, اویان اویان آذربایجان !

یئتر فراق اودلاریندان اود الندی باشیمیزا,

دور آیاغا ! یا آزاد اول, یا تامام یان, آذربایجان !

شهرییارین اوریی ده سنینکی تک یارالیدیر,

آزادلیقدیر سنه ملحم, منه درمان, آذربایجان !

منبع:

http://turksher.mihanblog.com

 

پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, :: 11:12 :: نويسنده : محمد مقصودی

بیر اوشاغام، آنام سن سن

خسته اولسام، داوام سن سن

آغاج اولسام،هاوام سن سن

اورک ائویم سنسیز تالان

آنا یوردوم، آذربایجان

جئیران اولسام ، سن داغیمسان

بولبول اولسام،سن باغیمسان

سونبول اولسام،تورپاغیمسان

سرین سولار،سند ن آخان

آنا یوردوم آذربایجان

آغ بولوتلار، یور قانیندی

مرد اوغوللار قوربانیندی

یول گورسدن ، قورآنیندی

دوشمن لری ، درده سالان

آنا یوردوم آذربایجان

من آرازام ، سن خزرسن

آغیزلاردا، چوخ گزرسن

هر آفت دن ، بر حذر سن

قار-یاغیشلار ، سنه یاغان

آنا یوردوم ، آذربایجان

قول-قانادیم ، هوسیم سن

یورولمایان ، نفسیم سن

من اوره یم ، قفسیم سن

منه دایاق ، کومک دوران

آنا یوردوم ، آذربایجان

من قوش اولسام ، سن پریم سن

زرگر اولسام ، سن زریم سن

عاشیق اولسام ، دیل بریم سن

عاشیق لری ، سای سیز اولان

آنا یوردوم ، آذربایجان

گوزَللرین ، گوزَلی سن

داد لی-دوزلو مزه لی سن

شاعیرین شعر ، غزلی سن

آدین سنین ، دیلده قالان

آنا یوردوم ، آذربایجان

آنا یوردوم ، آذربایجان

پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, :: 11:6 :: نويسنده : محمد مقصودی

آسياب خرابه در حدود 5 كيلومتري از جاده اصلي و سر راه روستاي الوان در پاي كوه كيامكي قرار گرفته است.گويند ابتدا مردم روستاي هلق در اطراف آسياب خرابه سكني داشتند بعلل اجتماعي و يا امنيتي آن جا را تخليه و نزديك روستاي ايري و از آنجا به دامنه كوه كيامكي رفته اند چون مساكن مردم هلق در آنجا تخريب شده بود آسياب خرابه سابقا به هلق خرابه گفته مي شد .ولي با گذشت زمانهاي متوالي و زياد ، هلق خرابه به خرابه ديرمان (آسياب خرابه )تغير نام يافت .در حال حاضر چندين دهه است كه به آنجا خرابه ديرمان (آسياب خرابه) اطلاق مي شود . مزارع اطراف متعلق به كشاورزان هلق مي باشد كه بعلت دوري از روستا مورد كشت و برداشت قرار نميگيرد.

در آنجا آسيابي وجود داشت كه با آب كار ميكرد و روستاهاي اطراف آسياب خرابه ، از آن براي آسياب كردن گندمهاي خود استفاده مي كردند . تمام سنگهاي بالاي آسياب خرابه آهكي بوده و بوسيله رسوب گذاري آب شكل گرفته و داراي فرمهاي بخصوصي است . خود سنگ آسياب خرابه آهكي و داخل آن مشتمل بر حفره اي بوده كه آب از داخل آن با قدرت فراوان به بيرون مي جهيد و باعث چرخيدن سنگ مي شد .

 ابراهیمی

پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, :: 11:4 :: نويسنده : محمد مقصودی

پبله خانی

پیله خانی کهلیک لرین اوشمسی   

گارا گوشون داللارینجا دوشمسی

ایندی نه حالدادی پری چشمسی               

        ینه چوبانلار اوردا چای قویاللار

        یا تانیماز داهی اونی جوانلار

صبر ایله سن زمانه نین جبرینه

تبعیت ایله سن ایوب صبرینه

نذر ایلدیم میر مجیدین قبرینه

       دوران گئله بیر ده رونق تاپاسان

       میدان سنین اولا ، سن آت چاپاسان

پیله خانی کوچنلرین قایئتسه

اوره یین شاد اولسا غملرین گئتسه

بو اوزون آرزوم ثمره یئتسه

      سوزوم اودور رشید اوغلان بسلرسن

      غیرتلی گئز ، شهید اوغلان بسلرسن

پیله خانی سن مصیبت گورمیسن

یوزبیر ائودن دوکگوز شهید وئرمیسن

باش سئز شهید سن قبره اندیرمیسن

       چوخ غصه ایلمه باشون ساغ اولسون

       بیرده چتین سنین کیمی داغ اولسون

بیز شهریاریله ایکی قارداشوخ

قوجالمیشخ ایکیمیزده آغ باشوخ

بیلمیرم بلکه بیز اوریی داشوخ

      یاشامیشیخ امور بویی غمیله

     دوست اولموشوخ غمیله ، ماتمیله

ورثه ییخ بوستانلاردا طاغلارا

آخان چشمه لره گوزل باغلارا

 بو زاماندا منظره لی داغلارا

      حیدر بابا سنین اولدو شهریار

     کمکی داغی منیم اولدو شهریار

          

     وطن شاعیری میرزا علی ضربی هلق

پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, :: 11:3 :: نويسنده : محمد مقصودی

بنام خدا

کمکی

کندیمیزین افتخاری سنده دیر                                  تاریخ بویی سنین آدون زنده دیر

سن یوردومون  اَن بویوک افتیخاری                          دوره داغون داشئن ، سنسن چخاری

کمکی سنی آذر ائلی آذریبایجان تانیار                       ساوالاندان سهندیدن سونرا ، سنی سانیار

شاعرلرون اگر وئره ال اله                                        اوندا سنین آدون دوشر دیل لره

عرصه تاریخده ، هیچ وقت اولمیاجاخسان گوجا          میرزا طاهر اوستادوموز ، باشیوی ادیب اوجا

جنگ زمانی اجنبیلر وطنه حمله ائتدی لر                    پرچم اسلامه کمک ، بش ده شهیدین گئتدی لر

افتخارلارونون بونلار حله بیر نمونه سیدیر                   شان شهرتین یوز اولسا بولار بیردنه سیدیر

هر نقدر آذربایجان ئولمی ییب دیر ، دیری دیر            رشتبرم یازدوم ، "کمکی"  مرد ایگیت لر یری دیر   

                                                                                    تقدیم اولسون ائلیمیزه

                                                                                      ولی رشتبریان هلق

هلق

یازیرام غریب لره منده وطن عاشیقیم                             یوخدور صبریم فراقینده ، گوزلیم عاشیقینم

چوخ گزیب عاشیق آداملار بو جهاندا قدمی                    شرط اولده هامی اولوب عاشقِ وطنی

من "وطن" کلمه سینی اورکده "هلق " بولورم         هر قدم دوشسم اوزاق من وطنیم نن ، اولورم

هریئره یازسام وطن ، منیم مرکب دی قانوم                   گر گوزون دوشسه اونا ، گوزلریوه قربان جانوم

                                                                                                       ولی رشتبریان هلق

پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, :: 9:46 :: نويسنده : محمد مقصودی

 

KÖNLÜM

 

 

Bax gozlərin şoləsinə,

Həyat versin şolə sənə.

Kim vurulmaz beləsinə?

Vurulmağa dəyər, könlüm!

****

Yaza donər, qışın olsa,

Belə tərlan quşun olsa,

Yolunda bir qoşun olsa,

Qırılmağa dəyər, könlüm!

****

Qurban elə baş da, can da,

Bu sevgini yaşat qanda,

Boz-bulanıq sel olsa da,

Durulmağa dəyər, könlüm!

***

Gözü bəsdi, bulaq gəzmə,

Könlü bəsdi, ocaq gəzmə,

Bu gozəldən uzaq gəzmə,

Yar olmağa dəyər, könlüm!

 

mənbə: zəlimxan yaqub - seçilmiş əsərləri

NOVRUZ BAYRAMI

Üçbucaq düz
əldir göydə durnalar,
Bir tuğyan qoparır qara zurnalar,
Quşlar cəh-cəhilə gətirir bahar,
Gəlir bər -bəzəkli bayramlar yenə.

Gəlir evdən-evə Novruz sovqatı,
Bu gün maviləşir göylərin qatı,
Qovuşur xoş günə insan ovqatı,
Tonqallar çatılır axşamlar yenə.

Çəkilir uzağa şaxtalı qorxu,
Bahar qaranquşu gətirir sorğu,
Hələ yuxudadır ağaclar çoxu,
Əvvəl çiçək açır badamlar yenə.

Öpür hər tərəfi bahar nəfəsi,
Qapıda,bacada quşların səsi,
Açılır dostların bayram süfrəsi,
Yanır xonçalarda ağ şamlar yenə.

Boranı, soyuğu almır eyninə,
Geyir ağ paltarı bağlar əyninə,
Bir yenilik gəlir insan beyninə,
Saflaşır, nurlaşır məramlar yenə.

mənbə:
http://aymaral-can.tr.gg

NOVRUZ BAYRAMI

Qızıl gözl
əriylə baxaraq Günəş,
Deyir; xo
ş gəlibdi, Novruz bayramı!
Bahar qız belin
ə bağlayıb qumaş,
Deyir; xo
ş gəlibdi, Novruz bayramı!


Yuxudan oyanıb bütün t
əbiət,
Göy
ərir çöl - çəmən, yaradır cənnət.
Hamı bir - birin
ə edərək hörmət,
Deyir; xo
ş gəlibdi, Novruz bayramı!


Söyüdl
ər saçını tel - tel darayır,
Qu
şlar nəğməsinə, nəğmə calayır.
U
şaqlar həvəslə tonqal qalayır,
Deyir; xo
ş gəlibdi, Novruz bayramı!


Gülür novruzgülü, açır b
ənövşə,
Sev
ənlər vəd edib, çıxır görüşə.
Dost - dostun halını sorub-soru
şa,
Deyir; xo
ş gəlibdi, Novruz bayramı!


Şadlıq, bayram gəlib obaya - elə,
Yamya
şıl göyərən səmənisiylə.
Qızlar al geyinib, verib
əl - ələ,
Deyir; xo
ş gəlibdi, Novruz bayramı!


Bütün insanların gülür çöhr
əsi,
Evl
ərdə bəzənib novruz süfrəsi.
S
əxavətli edib bayram hər kəsi,
Deyir; xo
ş gəlibdi, Novruz bayramı!


Yuxudan oyanıb anamız torpaq,
Tumurcuq - tumurcuq göy
ərər yarpaq.
Artır göz
əlliyə insanda maraq,
Deyir; xo
ş gəlibdi, Novruz bayramı!


Yeni h
əyat gəlir, yeni can gəlir,
N
əğməli, büsatlı xoş dövran gəlir.
V
ətən keşiyində dayanan gəlir,
Deyir; xo
ş gəlibdi, Novruz bayramı!


Cavanlar meydana çıxıb, yarı
şır,
Qar, buz da
əriyib, çaya qarışır.
Küs
ənlər əl verib, bu gün barışır,
Deyir; xo
ş gəlibdi, Novruz bayramı!


Döyülüb qapılar, papaq atılar,
Papa
ğın içində hədiyyəsi var.
Qo
şa addımlayıb novruzla Bahar,
Deyir; xo
ş gəlibdi, Novruz bayramı!


N
ə yaxşı gəlmisən, ay incə novruz,
Göy
ərt bağçalarda, aç qönçə novruz!
Analar ba
ğlayıb, al xonça novruz,
Deyir; xo
ş gəlibdi, Novruz bayramı!


Bir deyib - sevin
ək, oynayaq yallı,
Gülfirin d
əyişib pəjmürdə halı.
Bu bayram gününd
ə xoşdu əhvalı,

Deyir; xoş gəlibdi, Novruz bayramı!


mənbə:
http://aymaral-can.tr.gg

صفحه قبل 1 صفحه بعد


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 11
بازدید کل : 18770
تعداد مطالب : 45
تعداد نظرات : 49
تعداد آنلاین : 3


Alternative content